هویجوری!
هویجوری بخندیم!
نگارش در تاريخ سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:, توسط مبینا

نگارش در تاريخ سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:, توسط مبینا

نگارش در تاريخ دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:, توسط مبینا
نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

رفتم مرا ببخش

 

رفتم، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت

راهی بجز گريز برايم نمانده بود

اين عشق آتشين پر از درد بی اميد

در وادی گناه و جنونم كشانده بود

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

رفتم نشستــــم کنارش

گفتم:برای چی نمیری گــلات رو بفروشــی؟

گفت:بفروشم که چـــی؟

تا دیروز میفروختم که با پــــولش آبجیمــــــــو ببرم دکتر

دیشب حالش بــد شد ومُرد

با گریـــــه گفت:تـــو میخواستی گــل بخری؟

گفتم:بخرم که چـــــی؟

تا دیروز میخریدم برای عشقــــم

امــــــروز فهمیدم باید فراموشــش کنم...!

اشکاشـــــــو که پاک کرد,یه گـــــــل بهم داد

با مردونگی گفت:بگیـــــــــر

باید از نو شــــروع کرد

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

تنهـــــــایی های من

دو نفـــــــره است...

یـــــــــا با تــــــــو


یـــــــا با خیـــــال ِ تــــــــــو.....

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

يـه وقتايی کـه دلت گرفته،

بغض داری، آروم نـيستی، دلت براش تـنگ شده

حوصلـه هيچکسو نداری

بـه يــاد لحظه ای بيفت که اون

همـه ی بی قراری های تو رو

ديد، اما

چشماشو بست و...رفت.

از بس نامرد بود

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

هوراااااااا مفارک باشه

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

http://www.web.iran-forum.ir/uploads/posts/2012-07/1341642159_1.jpg

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

Myspace Comments - Love

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض

یک طرف خاطره ها!

یک طرف پنجره ها!

در همه آوازها! حرف آخر زیباست!

آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟

حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

.

.

وچه ها حرف اخر شما به مبینا جونتون چیه؟

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

یه روز بچم ازم پرسید: بابا پلنگ صورتی لخته؟

منم جواب دادم: اره باباجون

بعد بچم گفت: پس چرا مخزن جیش نداره؟

قیافه من:

هر چند این با با هه نتونست جواب بچشو بده ولی شما جوابشو بدید تا بهش بگم

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

ببار.....

ببار تا رها شوم...........

بارانم ببار.......

ببار دیگه.

هوی خره با تو ام...

لامصب ببار...

زهر مارو نبار..

نامرد اگه گذاشتی من دو کلوم حرف عاشقانه و احساساتی بگم

بی تربیت

بی ادب

خیلی بدی

اصلا نبار

بیشعور

خدافظ

http://s1.picofile.com/file/6419841046/4.jpg

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

بر می کنم تا دست هایم در بهار شکوفه دهند!

و اتاقم از بوی سیب و گلابی پر شود!

صبر می کنم تا ستاره ها راه خانه ی ما را یاد بگیرند!

و فانوس ایوانمان را روشن کنند!

آری، صبر می کنم

تا تو

بیایی...!

بیا دیگه لا مصب.....

 

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

معبود من...!

دستهایم را به سمت آسمان تو بلند می کنم،

می خواهم بدانی

دستانم خالیست...!

می خواهم بدانی یک عاشق جز یک دل اسیر هیچ به همراه ندارد...!

پس تو مرا به جرم بی سلاح بودن،


به تیر زمانه نشانه نگیر

 

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

چقدر دوست داشتن کسی سخت است وقتی از دور میشه و بهش دست رسی نداری اون لحضه دلت

میخواد بمیری!


میدونی علتش چیه؟


نمیدونی؟


میخوای بدونی؟


چون که نمیتونی آمارشو بگیری و همش...

میخوای بدونی چی کار کرد الان چی کار میکنه به کی نگاه کرد با کی حرف زدو از این فکرا میکنی و

اخرش از فوضولی میمیری

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

دستانـــم را کـــه میگیری من دیـــگر از آن خـــود نیستم حـــرارتـــم بــــه اوج

میرسد و نمیدانم کـــــه این از شرم است یــــــــــــــــــــــــــا تصـــور...


روزهـــایـــی کـــه بـــایـــد نبودت را لمس کنــــم . . .

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

 

 

به اون بوس نمیدی به من بده!

 

 

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

اگه روغن زیتون از زیتون درست میشه........پس...........روغن بچه از چی درست میشه؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

رفتم کوه داد زدم : با من ازدواج میکنی

شنیدم:با من ازدواج میکنی؟با من ازدواج میکنی؟ بامن ازدواج میکنی؟با من ازدواج میکنی؟ با من ازدواج میکنی؟ با من ازدواج میکنی؟ ..........

بعد چون امادگی همه ی خاستگا را رو نداشتم از کوه اومدم پایین ادامه تحصیل بدم

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

اگه محبت میخای بیا پایین

.

.

.

.

دیدی کمبود محبت داری!!!!!!!!!!

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

تو صف نونوایی ایستادم یارو اومده میگه صفه؟

گفتم:پ ن پ داریم قطار بازی میکنیم

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

یه یارویی داشته برا دوستاش تعریف میکرده: تو جنگل یه خرسه دنبالم کرد هی اون دنبالم میکرد و هی من میدوییدم اونم هی میدویید و لیز میخورد

دوستاش گفتن: باز خوبه داشتی میومدی خودتو خراب نکردی

یارویه گفت: نچ در اشتباهی فک میکنی خرسه واسه چی هی لیز میخورد؟؟؟؟

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

یه یارویی میخاسته بچشو نصیحت کنه بهش میگه: چند سالته

_ 16

_ خاک تو سرت الان هم سن و سالات 30 سالشونه!!!!!!!!!!!!

ههههههههههه

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

برو

.

.

.

.

.

. برو برو

.

.

.

.

.

برو دیگه

.

.

.

.

بسه حالا برگرد

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

از یارو میپرسن: دو دو تا؟

میگه چهار تا............

بیشعور گند زدی تو جک

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

تست روانشناسی خیار و هلو و سیب.از بین این سه میوه یک کدام را انتخاب کنید:

.

.

.

.

.

.

.

هر کس سیبو انتخاب کرد سیب دوس داره

هر کس هلو انتخاب کرد هلو دوست داره

هر کس هم خیارو انتخاب کرد خیار دوس داره

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

پارک دوبل

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

عکس آتلیه ای عروس

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

گور بابای دنیا - بی بدیل

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

قیمت میوه

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

مسجد - بی بدیل

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

 

بچه پر رو! ، بی بدیل دات کام

 

 

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

گفتم:خدایا از همه دلگیرم!

 

گفت:حتی از من؟؟؟؟؟؟؟؟

 

گفتم:خدایا دلم را ربودند!

 

گفت:پیش از من؟؟؟؟؟؟؟

 

گفتم:خدایا چه قدر دوری!

 

گفت:تو یا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

گفتم:خدایا تنها ترینم !

 

گفت: با وجود من؟؟؟؟

 

گفتم: خدایا کمک خواستم!

 

گفت:غیر ازمن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

گفتم:خدایا دوستت دارم !

 

گفت: بیش از من؟؟؟؟؟؟؟

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

اسپانیایی ها میگن : "عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است ."

 ایتالیایی ها میگن:"عشق یعنی ترس از دست دادن تو !"

ایرانی ها میگن :"عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق که با یک ببخشید تمام میشود

به نظرتو عشق چیه؟؟

با تشکر از خشن همیشگی مبینا

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

چـقــــدر ســـختــــه منـــطقـــــی فــكر كنــــی وقتــــی ...احــســـاســـاتـــت داره خـــفــت ميـــكنـــه...

با تشکر از بانو مبینا

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

>>قبل از ازدواج<<

پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: می‌خوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی می‌پرسی؟
دختر: منو می‌بوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو می‌زنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمی‌ام؟!
دختر: می‌تونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
-
-

>>بعد از ازدواج<<
-
-
کاری .نداره! .همونارو .از پایین .به بالا. بخون!

با تشکر از زیبا ترین زیبا ها مبینا

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا




من از شما ميپرسم:مگسي كه تا تاريخ 23 آذر و در هواي كاملا يخ زده ي راه رو(راه رويي كه من صبح ها جرئت رفتن به اونجا رو ندارم حتي!:|)به صورت كاملا مجلسي نشسته رو كركره و به دنيا ميگه برو بينيم اسمش چيه؟

1-مگس از نژاد اژدها
2-مگس هركولي
3-مگس مرد تنهاي روزهاي يخ!
4_مگس ترميناتور 10؟!

شايدم تو زندگي قبليش يه اسكيمو بوده!
نظر تو چیه؟؟؟؟
با تشکر از خود گرامی و مهربونم مبینا
 

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1398برچسب:, توسط مبینا

سلام. علیک سلام. هوووووووووووی سلام بلد نیستی؟

باوشه سلام نکن ولی من باهات کار دارم....

داداش یا ابجی گرامی به جون خودم نباشه به جون خودت(ههههههههه)میکشمت اگه بدون نظر در ری!!! من شاید یه دختر گرامی و متشخصه باشم ولی خیلی خشنم پس امید وارم فهمیده باشی اوکی؟

باریک الله ماشاالله احسنت اورین اورین

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

 

به مرکز این تصویر 30 ثانیه نگاه کنید ، سپس به دست خودتان و یا هرچیزی که اطرافتان هست نگاه کنید .  جالبه نه ؟!

 

با تشکر از خودم مبینا گله

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

سعی کنید رنگ ها را بگویید ؛ بدون این که کلمه ها را بخوانید :

  سبز   زرد    قهوای   صورتی   آبــی    سبز     زرد

    قرمز    سفید     قرمز     سفید      آبی      نارنجی 

    مشکی    زرد    سبز     بنفش      قرمز     مشکی

قاطی کردید ! عیبی ندارد . 

به خاطر این است که سمت راست مغز سعی می کند رنگ را ببیند و سمت چپ مغز اصرار به خواندن کلمه ها را دارد و این طوری قاطی می کند !!! 

جالب است ، نه ؟

با تشکر از خودم مبیناجون

 

نگارش در تاريخ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, توسط مبینا

 

4 تا سوأل هست. باید اونها رو سریع جواب بدی. حق فکر کردن نداری، حالا بزار ببینیم، چقدر باهوش هستی.

آماده اید؟

سوأل اول:

فرض کنید در یک مسابقه دوی سرعت شرکت کرده اید. شما از نفر دوم سبقت می گیرید حالا نفر چندم هستید؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.

پاسخ:

اگر پاسخ دادید که نفر اول هستید، کاملاً در اشتباه هستید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جای او را می گیرید و نفر دوم خواهید بود.
سعی کن تو سوأل دوم بهتر جواب بدهید

***

برای پاسخ به سوأل دوم، باید زمان کمتری را نسبت به سوأل اول فکر کنی.

سوأل دوم:

اگر شما توی همون مسابقه از نفر آخر سبقت بگیرید، نفر چندم خواهید شد؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

جواب:

اگر جواب شما این باشه که شما یکی مانده به آخر هستید، باز هم در اشتباهید. بگید ببینم شما چه طور می تونید از نفر آخر سبقت بگیرید؟
(اگر شما از نفر آخر عقب تر باشید، خوب شما نفر آخر هستید و از خودتون می خواهید سبقت بگیرید؟)
شما در این مورد خیلی خوب کار نمی کنید، نه؟


سوأل سوم:

ریاضیات فریبنده! این سوأل رو فقط ذهنی حل کنید. از قلم و کاغذ و ماشین حساب استفاده نکنید.
عدد 1000 رو فرض کنید. 40 رو به اون اضافه کنید. حاصل رو با یک 1000 دیگه جمع کنید. عدد 30 رو به جواب اضافه کنید. با یک هزار دیگه جمع کنید. حالا 20 تا دیگه به حاصل جمع، اضافه کنید. 1000 تای دیگه جمع کنید و نهایتاً 10 تا دیگه به حاصل اضافه کنید. حاصل جمع بالا چنده؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

جواب :
به عدد 5000 رسیدید؟ جواب درست 4100 است.
باور ندارید؟ با ماشین حساب حساب کنید.

مشخصاً امروز روز شما نیست. شاید بتونید سوأل آخر رو جواب بدید. تمام سعی خودتون رو بکنید. آبروتون در خطره!
سوأل چهارم:

پدر ماری، پنج تا دختر داره: 1-Nana 2- Nene 3- Nini 4- Nono.
اسم پنجمی چیه؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب: Nunu؟
نه! البته که نه. اسم دختر پنجم ماری هستش. یک بار دیگه سوأل رو بخونید.
واقعا متاسفم به جون تو تقصیر من نیست بابا خب بلد نیستی تست نده بی ابرو شدی رفت

با تشکر از خودم مبینا جیگره


 

نگارش در تاريخ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, توسط مبینا

پسر کوچولو گفت:من گاهی قاشق از دستم می افتد.

پیرمرد کوچولو گفت: من هم همین طور.

پسر کوچولو گفت: من گاهی شلوارم را خیس میکنم .

پیرمرد کوچولو خندید و گفت : من هم....

پسر کوچولو گفت : من گاهی گریه میکنم

پیرمرد کوچولو گفت : من هم همینطور

پسر کوچولو گفت: از همه بد تر انگار ادم بزرگ ها به فکر من نیستند.

ان گاه پسر کوچولو گرمای دست چین خورده پیرمرد را روی شونه هایش احساس کرد که میگفت: میفهمم .... میفهمم چه میگویی.............................................

Smilehaa

نگارش در تاريخ چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, توسط مبینا

 وقتی

بچه

تنبل

تنبل

تنبل

تنبل

تنبل

تنبل

تنبل

اب میخواهد

انقدر منتظر میماند

میماند

میماند

میماند

میماند

میماند

میماند

تا از اسمان باران ببارد!!!!!!!!

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد